یکی از روش های تحریک مغز (tDCS (transcranial Direct Current Stimulation یا تحریک الکتریکی از روی جمجمه است. در این روش با استفاده از یک جریان الکتریکی ضعیف (حداکثر تا 2 میلی آمپر) نواحی خاصی از مغز را تحریک می کنند که این کار می تواند اثرات درمانی بر جای بگذارد. همچنین میتواند منجر به ارائه اطلاعات بیشتر در خصوص کارکرد مغز انسان نیز بشود.
تاریخچه:
طرح ریزی اولیه tDCS به بیش از 100 سال پیش بر می گردد. تعدادی آزمایشات ابتدایی با استفاده از این تکنیک بر روی نمونه های حیوانی و انسانی پیش از قرن 19 انجام شده بود. Luigi Galvani و Alessandro Volta دو تن از محققانی بودند که از این تکنولوژی جهت شناسایی منبع الکتریسیته سلول های حیوانی استفاده کردند. در سال 1804، Aldini مطالعه ای در خصوص کاربرد tDCS شروع کرد که در بهبود خلق و خوی افراد افسرده موثر بود.
در سال های دهه 1960 شخصی به نام آلبرت توانست نشان دهد که این روش با تغییر تحریک پذیری قشر مغز عملکرد مغز را مورد تاثیر قرار می دهد. او همچنین کشف کرد که تحریک مثبت و منفی آثار متفاوتی بر تحریک پذیری قشر مغز دارند. اگرچه این یافته ها برای استفاده بالینی از tDCS مهم بود، اما با توجه به کم شدن دوباره تحقیقات در این زمینه، دارودرمانی خود را به عنوان روشی موثرتر در درمان نشان داد.
این استدلال تا عصر حاضر ادامه داشت تا اینکه با افزایش علاقه نسبت به مطالعات در خصوص کارکردهای اساسی مغز و کاربردهای درمانی، این روش به اندازه روش های جدید تحریک مغز و تکنیک های جدید تصویر برداری مغز مانند TMS و fMRI مجددا رونق گرفت.
اصول کار به این صورت است که دو الکترود یکی قطب مثبت و دیگری قطب منفی از طریق یک پد اسفنجی که با محلول رسانا خیس گردیده است بر روی سر قرار می گیرند. جریان الکتریکی توسط این الکترودها پس از عبور از نواحی مختلف (پوست سر، جمجمه و ...) خود را به سطح قشر مغز می رساند. جریانی که به این ناحیه رسیده نورون ها را دارای بار الکتریکی کرده و باعث ایجاد قطب مثبت و منفی می گردد که منجر به تغییر فعالیت آن ناحیه می شود.
بنا به اختلالی که وجود دارد در انجام این روش باید موارد زیر مشخص شده باشد:
به تازگی رویکرد جدیدی معرفی شده است که در آن به جای استفاده از دو پد، از تعدادی الکترود با سایزهای کوچکتر جهت هدف قرار دادن ساختارهای قشری خاص استفاده می شود. این رویکرد به نام tDCS با کیفیت بالا (HD-tDCS) شناخته می شود. در یک مطالعه مقدماتی مشخص شد که HD-tDCS نسبت به روش معمول تغییرات بیشتر و طولانی تری در تحریک پذیری قشر حرکتی دارد.
انواع تحریک:
سه نوع تحریک وجود دارد: تحریک مثبت (anodal)، منفی (cathodal) و ساختگی (sham). در تحریک مثبت یا anodal، تحریک پذیری عصبی منطقه مورد نظر افزایش می یابد حال آنکه در تحریک منفی برعکس این مسئله صورت می گیرد. حالت ساختگی نیز به عنوان گروه کنترل در مطالعات مورد استفاده قرار می گیرد. در این حالت تحریک کوتاهی صورت میگرد و پس از آن متوقف می شود. در این حالت فرد متوجه نمی شود که چه مدت تحریک بر روی وی صورت گرفته است. به وسیله وجود این حالت است که محققان می توانند اثر واقعی این روش را در مقایسه با اثر تلقین و یا دارونمایی آن مشخص نمایند.
یکی از مهم ترین ابعاد این روش قابلیت آن در دستیابی به تغییرات صورت گرفته در قشر مغز حتی پس از پایان تحریک است. مدت این تغییرات به طول مدت تحریک و همچنین شدت تحریک بستگی دارد. عملکرد مغز با توجه دپولاریزاسیون و یا هیپرپولاریزاسیون اتفاق افتاده در پتانسیل استراحت غشاء تغییر می یابد.
کاربردها:
از tDCS در درمان اختلالاتی مانند افسردگی، میگرن، بازتوانی پس از سکته مغزی، اعتیاد، وزوز گوش، پارکینسون، دردهای مزمن، اختلالات اضطرابی و اسکیزوفرنی استفاده شده است. همچنین آزمایش بر روی افراد سالم نشان داده است که این روش می تواند عملکرد شناختی آنان را بسته به منطقه ای که تحریک می شود افزایش دهد از قبیل توانایی های گفتاری و ریاضی، گستره توجه (attention span)، حافظه و ...
خطرات و عوارض جانبی:
تا کنون هیچ گونه خطری در مورد استفاده از این روش گزارش نشده است. اما از آنجایی که tDCS یک روش تحریک است اقدامات احتیاطی باید رعایت شود. از جمله استفاده از پروتکل صحیح و اجرای درست آن و همچنین توصیه به احتیاط بیشتر در افراد مستعد ابتلا به تشنج از قبیل صرع.
مواردی جزئی از عوارض جانبی نیز که می تواند حین تحریک در فرد ایجاد شود وجود دارد. این عوارض عبارتند از: سوزش پوست، پدیده Phosphene در شروع تحریک، تهوع، سردرد، سرپیجه و خارش در زیر الکترود. در یک مطالعه اخیر که یک پروتکل بر روی 500 نفر اجرا شد تنها یک تحریک پوستی خفیف و یک Phosphene به عنوان عوارض جانبی گزارش شد.
ای بسا چیزها که اکنون بدترینِ بدیها خوانده میشوند و پهناشان دوازده پا و درازاشان سه ماه بیش نیست!